جدول جو
جدول جو

معنی علی ازهری - جستجوی لغت در جدول جو

علی ازهری
(عَ یِ اَ هََ)
ابن عبدالله بن علی نطوبسی قاهری ازهری ضریر مالکی سنهوری، ملقّب به نورالدین و مکنّی به ابوالحسن. رجوع به علی سنهوری شود
ابن عبدالقادر حسنی شامی قاهری ازهری شافعی، مشهور به سیدفرضی و ملقّب به نورالدین. رجوع به علی فرضی شود
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(عَ اَ سَ مَ حَلْ لَ / لِ)
دهی است کوچک از دهستان سرویزن، بخش ساردوئیۀ شهرستان جیرفت. واقع در 24 هزارگزی جنوب خاوری ساردوئیه و در سر راه مالرو جیرفت به ساردوئیه. دارای 8 تن سکنه است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 8)
لغت نامه دهخدا
(عَ یِ اَ)
ابن ظافربن حسین ازدی مصری مالکی، ملقّب به جمال الدین و مکنّی به ابوالحسن. فقیه و اصولی و متکلم و مورخ و اخباری و ادیب و سیاستمدار بود و در نظم سخن نیز دست داشت. وی در سال 565 یا 567 هجری قمری متولد شد و مدتی سمت وزارت الملک الاشرف موسی بن الملک العادل را به عهده داشت. سپس وزارت را فروگذاشت و به مصر بازگشت و در آنجا در سال 613 یا 623 هجری قمری درگذشت. او راست: 1- اخبارالشجعان. 2- اساس السیاسه. 3- بدایعالبدایه فیمن قال شعراً علی البدیهه. 4- الدول المنقطعه، در حدود 4 مجلد. 5- غرائب التنبیهات. و نیز او را اشعاری است. (از معجم المؤلفین ج 7 ص 113). صاحب معجم المؤلفین به مآخذ ذیل نیز اشاره کرده است: سیرالنبلاء ذهبی ج 13 ص 131. الوافی صفدی ج 12 ص 77. فهرس المؤلفین. معجم الادباء ج 13 ص 264. فوات الوفیات ابن شاکر ج 2 ص 51. کشف الظنون ص 74 و سایر صفحات. ایضاح المکنون ج 1 ص 42 و ج 2 ص 562. فهرس الخدیویه ج 4 ص 210. فهرس المخطوطات المصورۀ سید ج 2 ص 63. هدیهالعارفین ج 1 ص 706. و نیز رجوع به ابن ظافر ازدی شود
ابن عبدالله بن علی بن محمد بن یوسف بن سلیمان بن عمر ازدی، مشهور به ابن استجی. عالم و ادیب و شاعر (377- 455 هجری قمری) او را تصانیف بسیاری است. (از معجم المؤلفین بنقل از الوافی صفدی ج 12 ص 92. الصلۀ ابن بشکوال ج 1 ص 408 و لسان المیزان ابن حجر ج 4 ص 240)
لغت نامه دهخدا
(عَ یِ اَ رَ)
ابن ابی بکر بن خلیفۀ همدانی الاصل حسینی یمانی شافعی، مشهور به ابن ازرق و ملقّب به موفق الدین و نورالدین و مکنّی به ابوالحسن. نام او در بهجهالناظرین به صورت ’علی بن احمد ازرق’ آمده است. وی فقیه و عالم فرایض و ریاضی دان بود. فقه را در شهر ابیات حسین آموخت و به زبید کوچ کرد و در آنجا به تصنیف و تدریس پرداخت. سپس به مکه رفت و نزد فقیه یافعی تلمذ کرد. او در سال 809 هجری قمری در سن هشتادسالگی در ابیات حسین درگذشت. او راست: 1- بغیهالخائض فی شرح الفرائض. 2- التحقیق الوافی بالایضاح الشافی، در حدود سه کتاب. 3- مختصر المهمات اسنوی. 4- نفائس الاحکام. (از معجم المؤلفین بنقل از کشف الظنون ص 1965. هدیهالعارفین. ج 1 ص 698. ایضاح المکنون ج 1 ص 268. الضوءاللامع سخاوی ج 5 ص 200. بهجهالناظرین غزی ص 136)
لغت نامه دهخدا
(عَ یِ فِ)
ابن حسن بن محمد بن فهر فهری مصری مالکی. مکنی به ابوالحسن. وی در حدود سال 440 هجری قمری در قید حیات بود. او راست: فضایل مالک. (از معجم المؤلفین از الوافی صفدی ج 12 ص 35)
لغت نامه دهخدا
(عَ یِ)
ابن اسحاق بن خلف زاهی بغدادی. مکنی به ابوالقاسم. شاعر بود و در ابتدای دهۀ سوم ماه صفر سال 308 یا318 هجری قمری متولد شد. و در ابتدای دهۀ سوم ماه جمادی الاّخره سال 352 هجری قمری درگذشت و در مقابر قریش (کاظمین فعلی) دفن شد. وی سیف الدوله بن حمدان را مدح گفته است. و او را دیوان شعری است در چهار جلد که غالب اشعار آن در مدح اهل بیت است زیرا او از کسانی بودکه علناً شروع به مدح اهل بیت کردند. زاهی منسوب به ’زاه’ است که قریه ای است به نیشابور. (از معجم المؤلفین از الوافی صفدی ج 12 ص 2 و اعیان الشیعۀ عاملی ج 41 ص 65 و فوائد الرضویه ج 1 ص 274 و هدیه العارفین بغدادی ج 1 ص 680) (از الذریعۀ آقابزرگ طهرانی ج 9 ص 399 از ابن خلکان ج 1 ص 355 و کشف الظنون حاجی خلیفه ج 2 ص 93 و تاریخ بغداد ج 11 ص 350 و ریحانه الادب و مجالس المؤمنین ص 228). و نیز رجوع به زاهی (علی بن...) شود
لغت نامه دهخدا
(عَ یِ زی)
ابن یحیی بن تمیم بن معز بن بادیس بن منصور بن یوسف زیری. هفتمین از بنی زیری در تونس بود. وی در پانزدهم صفر سال 479 هجری قمری در مهدیه متولد شد و در دهم ذی حجۀ سال 509 هجری قمری به سلطنت رسید و در بیست ودوم ربیع الثانی سال 515 هجری قمری درگذشت. (از معجم الانساب زامباور ص 109) (طبقات سلاطین اسلام ص 33). و رجوع به ابن خلکان ج 2 ص 241 شود
لغت نامه دهخدا
(عَ یِ جَ زَ)
ابن منصور بن مضرس بن قیس غنوی جزری مشهور به ابن غدیر. وی شاعر و سوارکار و اهل الجزیره بود. او در عهد عبدالملک بن مروان میزیست و شعری درباره ف تنه زبیر دارد. وفات وی در سال 80 هجری قمری بوده. (از الاعلام زرکلی بنقل از سمطاللالی ص 799. آمدی ص 164. مرزبانی ص 280)
ابن محمد بن محمد بن عبدالکریم بن عبدالواحد شیبانی موصلی، مشهور به ابن اثیر جزری و ملقّب به عزالدین و مکنّی به ابوالحسن. رجوع به ابن اثیر و نیز به علی (ابن محمدبن...) شود
لغت نامه دهخدا
(عَ یِ؟)
ابن محمد بن عبدالله افزری. طبیب و صرفی بود و در سال 815 هجری قمری درگذشت. او راست: 1- شرح التصریف زنجانی. 2- مختصر فی الطب. (از معجم المؤلفین بنقل از کشف الظنون حاجی خلیفه ص 1625. هدیهالعارفین بغدادی ج 1 ص 728)
لغت نامه دهخدا
(عَ یِ اَ شَ)
ابن عثمان اقشهری رومی حنفی. مدرس بود و در سال 1285 هجری قمری درگذشت. او راست: 1- تلخیص الاساس فی شرح البناء. 2- شرح ابیات الکافیه و الجامی. (از معجم المؤلفین بنقل از هدیهالعارفین بغدادی ج 1 ص 776)
لغت نامه دهخدا
(عَ یِ اُ)
ابن محمد بن عبدالرحمان اجهوری مصری مالکی، ملقّب به نورالدین و مکنّی به ابوالارشاد. عالم و ادیب و فقیه و متکلم و محدّث و منطقی بود که در سال 967 هجری قمری در مصر متولد شد و در جمادی الاولای سال 1066 هجری قمری در همانجا درگذشت و در مقبرۀ ’اخوه یوسف’ مدفون گشت. او راست: 1- شرح التهذیب تفتازانی، در منطق. 2- شرح الدررالسنیه فی نظم السیره النبویۀ عراقی. 3- شرح منظومۀ خودش در عقائد. 4- فتح الباقی فی شرح الفیه الوافی، در حدیث. 5- مواهب الجلیل فی تحریر ما حواه مختصر خلیل، در فروع فقه مالکی. (از معجم المؤلفین ج 7 ص 207). صاحب معجم المؤلفین به مآخذ ذیل نیز اشاره کرده است: فهرس مخطوطات الظاهریه. خلاصهالاثر محیی ج 3 ص 157. کشف الظنون حاجی خلیفه ص 1190 و سایر صفحات. الخطط التوفیقیۀ علی مبارک ج 8 ص 33. هدیهالعارفین بغدادی ج 1 ص 758. فهرس الفهارس کتانی ج 2 ص 171. فهرس التیموریه ج 3 ص 10. فهرس الازهریه ج 1 ص 316. الکشاف طلس ص 117. ایضاح المکنون بغدادی ج 1 ص 27 و ج 2 ص 688. فهرس الخدیویه ج 1 ص 237 و سایر مجلدات و صفحات
لغت نامه دهخدا
(عَ یِ زُ)
ابن احمد بن عبدالرحمان بن احمد بن عبدالرحمان بن یعیش زهری باجی. مکنی به ابوالحسن. رجوع به علی باجی شود
لغت نامه دهخدا
(عَ یِ اِ)
ابن عبدالله ازمیری، ملقّب به حجا و مشهور به بورغانجی زاده. لغوی وعروضی بود و در سال 1253 هجری قمری درگذشت. او راست: 1- شرح تحفهالشاهدی، در لغت. 2- شرح عروض اندلسی. (از معجم المؤلفین بنقل از هدیهالعارفین ج 1 ص 775)
لغت نامه دهخدا
(عَ یِ اَ عَ)
ابن اسماعیل بن اسحاق بن سالم بن اسماعیل بن عبدالله بن موسی بن بلال بن عامر بن ابی موسی عبدالله بن قیس اشعری یمانی بصری، مکنّی به ابوالحسن. پیشوای اشعریان. رجوع به ابوالحسن اشعری و مآخذ ذیل شود: معجم المؤلفین ج 7 ص 35. الفهرست ابن الندیم ج 1 ص 181. تاریخ بغداد خطیب بغدادی ج 11 ص 346. وفیات الاعیان ابن خلکان ج 1 ص 412. طبقات الشافعیۀ سبکی ج 2 ص 345. کشف الظنون ص 208، 440 و 838. ایضاح المکنون ج 1 ص 553 و ج 2 ص 94 و سایر صفحات. هدیهالعارفین ج 1 ص 676. البدایۀ ابن کثیر ج 11 ص 187. النجوم الزاهره ج 3 ص 259. شذرات الذهب ج 2 ص 303. مختصر دول الاسلام ج 1 ص 157. مفتاح السعاده ج 2 ص 22. المجددون فی الاسلام صعیدی ص 158. الاشعری تألیف حموده غرابه. تاریخ الفلسفه فی الاسلام ص 65. کنوزالاجداد محمد کردعلی ص 146. روضات الجنات خوانساری ص 474. طبقات الشافعیۀ اسنوی ص 14. سیرالنبلاء ذهبی ج 10 ص 20. طبقات ابن صلاح ص 65. مناقب الشافعی و طبقات اصحابه من تاریخ الذهبی ص 62. مناقب ابوالحسن الاشعری محمد بازلی. عیون التواریخ ج 12 ص 46. التذکره طاهر جزایری ص 5. الوافی صفدی ج 12 ص 3. الاعلام زرکلی چ 2 ج 5 ص 69. دائره المعارف الاسلامیه ج 2 ص 218
ابن محمد بن احمد بن یوسف بن محمد هیثمی طبناوی قاهری مالکی اشعری، ملقّب به نورالدین. رجوع به علی طبناوی شود
لغت نامه دهخدا
(عَ یِ کُ بَ)
ابن احمد بن علی کزبری. ملقب به علاءالدین و مکنی به ابوالحسن. عالم است و او را ثبتی است. (از معجم المؤلفین)
لغت نامه دهخدا
(عَ یِ فَ)
ابن حوشب فزاری. مکنی به ابوسلیمان. محدث بود و ولید بن مسلم از او روایت دارد. و نیز رجوع به ابوسلیمان (علی بن...) شود
ابن محمد فزاری. از قضاه قرن چهارم هجری بود. او راست: کتاب الدعاء. (از معجم المؤلفین)
لغت نامه دهخدا
(عَ یِ هَِ)
ابن عبدالله بن علی نطوبسی قاهری ازهری ضریر مالکی سنهوری. ملقب به نورالدین و مکنی به ابوالحسن. رجوع به علی سنهوری شود
ابن ابراهیم بن احمد بن علی بن عمر حلبی قاهری شافعی. ملقب به نورالدین و مکنی به ابوالحسن. رجوع به علی حلبی شود
ابن محمد بن احمد بن یوسف بن محمد هیثمی طبناوی قاهری مالکی اشعری. ملقب به نورالدین. رجوع به علی طبناوی شود
ابن عبدالقادر حسنی شامی قاهری ازهری شافعی. مشهور به سید فرضی و ملقب به نورالدین. رجوع به علی فرضی شود
لغت نامه دهخدا
(عَ یِ هَِ)
ابن طاهر بن معوضه بن تاج الدین قرشی اموی. مکنی به ابوالحسن و ملقب به الملک المجاهد. یکی از مؤسسان دولت بنی طاهر در یمن. وی در سال 809 هجری قمری متولد شد و با برادرش عامر برای بدست گرفتن حکومت یمن مجاهدت می کرد تا اینکه در سال 858 هجری قمری بر سراسر تهامه دست یافتند و سپس دامنۀ قلمرو خود را وسعت دادند و مناطق تحت حکومت خویش را بین خود تقسیم کردند و علی، تهامه را از حرض تا حیس با جمیع نواحی آن مالک شد، و عامر، حاکم بر حیس تا عدن و جمیع نواحی آن گردید. در سال 869 هجری قمری برادرش در جنگ با اهل صنعاء به قتل رسید در نتیجه مناطق وی تحت نفوذ علی درآمد و او در آبادانی جمیع این مناطق کوشش فراوان کرد و از خود آثاری بسیار باقی گذاشت تا اینکه در سال 883 هجری قمری درگذشت. وی نخستین کسی است که به کاشتن نخل و نیشکر و برنج در درۀ زبید پرداخت. (از الاعلام زرکلی از السناالباهر و العقیق الیمانی والضوء اللامع ج 5 ص 233)
علی بن عبدالله طاهری. وی از هشام بن علی شیرازی روایت کرده است و محمد بن طیب بلوطی از او روایت دارد. وی از خاندان طاهر ذوالیمینین بوده است. (انساب سمعانی ورق 364 ’الف’)
لغت نامه دهخدا
(عَ یِ جَ)
ابن یحیی بن قاسم صنهاجی جزیری، مکنّی به ابوالحسن، از فقیهان مالکی به شمار می رفت و اصل او از ردیف مغرب بود و سپس به جزیرهالخضراء در اندلس رفت و امر قضا رادر آنجا به عهده گرفت و نسبت او نیز بدین شهر است. وی در ربیع الاول سال 585 هجری قمری درگذشت. و سن او در حدود شصت سال بود. او راست: تلخیص العقود، که مشهور به وثائق جزیری است. (از معجم المؤلفین بنقل از نیل الابتهاج تنبکتی ص 200. هدیهالعارفین بغدادی ج 1 ص 185)
ابن حسن بن خاطر بن جزیری مالکی. فقیه بود. او راست: فتح الملک المبین لشرح هدایه عوام اللاجئین، که در سال 1218 هجری قمری از تألیف آن فراغت یافت. (از معجم المؤلفین بنقل از فهرس الازهریه ج 2 ص 384)
لغت نامه دهخدا
(عَ یِ جَ هََ)
ابن داود بن ابراهیم جوهری، مشهور به ابن صیرفی. وی مورخ بود (819-900 ه. ق). او راست: 1- انباءالهصر فی أبناء العصر. 2- نزههالنفوس و الابدان فی تواریخ الزمان. (از معجم المؤلفین بنقل از کشف الظنون ص 1949. التعریف بالمورخین عراوی ج 1 ص 251. جوله فی دورالکتب الامیر کیۀ کورکیس عواد ص 80. فهرس المخطوطات المصورۀ لطفی عبدالبدیع ج 2 ص 35. هدیهالعارفین ص 739)
ابن داود بن سلیمان جوهری مصری شافعی، ملقّب به نورالدین. نحوی بود و به سال 887 هجری قمری درگذشت. اوراست: شرح الفیۀ ابن مالک. (از معجم المؤلفین بنقل از ایضاح المکنون ج 1 ص 120. هدیهالعارفین ج 1 ص 737)
ابن اسماعیل بغدادی، معروف به رکاب سالار و ملقّب به علم الدین و مکنّی به ابوالحسن. رجوع به علم الدین جوهری شود
لغت نامه دهخدا
(عَ یِ اَ زَ)
ابن محمد بن علی ازجی ضریر، مکنّی به ابوالحسن. مفسر بود و در سال 445 هجری قمری درگذشت. او راست: مجمع البحرین فی تفسیرالقرآن. (از معجم المؤلفین بنقل از کشف الظنون حاجی خلیفه ص 1599. هدیهالعارفین بغدادی ج 1 ص 688)
ابن محمد بن حبشی ازجی. وی از استادان یوسف بن خلیل بود و نزد ابوسعد بغدادی تلمذ کرد. (از تاج العروس: حبش)
لغت نامه دهخدا